سیــــــــزده
سیــــــــزده

سیــــــــزده

وحشی بافقی

خیلی وقتا به این فکر میکردم که چی داشته تو دل بافقی میگذشته که نوشته؛  ”دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست... ” واقعا برام جای سوال بود که آدم باید به کجا برسه همچین چیزی بگه...

این روزا قشنگ حس و حال شاعرو میفهمم و خریدارم،البته ما کجا و حضرت شاعر کجا...

+میترسم، میترسم برسم به بیت آخرت شاعر... حضرت... آقا...

حرف دارما،تموم نشده،روزها و ماه ها اگه حرف بزنم تموم نمیشن ولی کو حس و حال... 

 پادکست نوشت؛ باید جمع کنیم بریم از این آسایشگاه...!خوبم...!

++بعدا نوشت: ولی ا... عزیزم که تو پیغام خصوصی برام روش های درآمد از وبلاگ رو نوشتی،توف به شرفت که تمومه شوق و ذوقمو کور کردی:/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد