سیــــــــزده
سیــــــــزده

سیــــــــزده

شب یلدا

سهم من از یلدا شاید قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگیست،غم هایم...


غم هایم بلند همانند شب یلداست...


دلم هیچ کدام را نمیخواهد...نه سرخی انار نه شیرینی هندوانه نه لبخند پسته نه...


بی تو یلدا،طولانی ترین و زجر آورترین شب دنیاست...



پی نوشت : یلداتون مبارک


پی نوشت 2 : رفیقم دیشب تصادف کرد و... :(  یه فاتحه میفرستین واسش؟!  :(


+ یلدات مبارک...


رفتم که شاید رفتنم فکرتو کمتر بکنه

نبودنم نار تو حالتو بهتر بکنه...

یه نامه...




 .:
یه نامه :.


شکستم از اون روز که اون نامه رو دیدم
به یادت! نبودی ببینی چه رنجی کشیدم
یه نامه گذاشتی برام یادگاری عزیزم
نبودی که دنیام و پای دو چشمات بریزم

نرفتی تو از یاد   تو خاطره هامی
یه روزی می گفتی   همیشه باهامی
نزاشتی که با تو    یه قصه شروع شه
گذاشتی که با غم    دلم زیرو رو شه


تو نیستی! بی تو   دلم غمگینه
خودت میدونی   غمت سنگینه
دلم آشوبه    چقدر غم دارم
تو این تنهایی    تورو کم دارم


نرفتی تو از یاد     تو خاطره هامی
یه روزی می گفتی    همیشه باهامی
نزاشتی که با تو    یه قصه شروع شه
گذاشتی که با غم    دلم زیرو رو شه

 

پی نوشت: چه زخمهایی به دلم خورد,تا یاد گرفتم که هیچ نوازشی بی درد نیست...

+
اگه روزی ، تو تنهاییت   گذر کردی از این کوچه
    نشونیم راحتِ، مردی    که این دنیا ، واسش پوچِ

قایق

 



رفتی با اونی که واسه داشتنت سختی ندید

کی مثه من روی دوشِش غصه ی تو رو کشید

از ته دلم میگم بی معرفت خیلی بَدی

حرفایی که آرزوم بود بشنوم به اون زدی

حالا من موندم چه جوری از خجالتت دَرآم

خنده ای که واسه اون کردی تو کِی کردی برام

 

واسه من فرصت نداشتی چرا دائم پیششی

چرا پس دستاتو از دستای اون نمی کشی

چرا پس اونو یه لحظه از خاطرت نمی بری

این حَسودی نیست به قرآن خیلی از اون سرتری

 

. . . یعنی یادشه اون روزا

یا بیا به عشق اون روزا بازم بِمون پیشم

یا بذار اونم بره من دارم عقدِه ای میشم

انقدَر سرِت به زیر بود واسم دست تِکون ندادی

انقَدر بزرگی کردی که دیدم واسم زیادی

قایق قدیمی بودم دلتو دادی به کشتی

از کنار قایق من با گذشت بودی گذشتی

 

واسه من فرصت نداشتی چرا دائم پیششی

چرا پس دستاتو از دستای اون نمی کشی

چرا پس اونو یه لحظه از خاطرت نمی بری

این حسودی نیست به قرآن خیلی از اون سرتری

 

انقدَر حرفامو خوردم دلم از دستت پُره

میرم و عاشق میشم شاید بهت بر بخوره

 

بی تو این دل چقد غریبه

هنوزم تنهاترینه

آره تو راست میگی قِسمت همین بود

قسمت من از اولم رنگ چشمای تو بود

انقدر حرفامو خوردم دلم از دستت پره

میرم و عاشق میشم شاید بهت بر بخوره

 

 ــــــــــــــــــ

+ :)

بــــــــــــمون...

دل من فقط به بودنت خوشه...

من و فکر رفتن تو میکشه...

غزلدرد

یک بغل حرف، ولی محض نگفتن دارم !

روح نفرین شده ای در قفس تن دارم

در رگ و مویرگم درد به خود می پیچد

تو ولی فکر بکن قلبی از آهن دارم !

ساکتم، حرف ولی پشت سکوتم کم نیست

بسته لب هام، نخ صبر به سوزن دارم

بیخودی سعی نکن درد مرا درک کنی

این جنون را توی این شهر فقط من دارم !

قطره ای بودم و مرداب شما حبسم کرد...

به زمین می روم آخر تب رفتن دارم !

حقِّ حق گفتن اگر حلقه ی دار است، چه باک؟

های منصور ببین! مثل تو گردن دارم !!!

حیف! فریاد مرا بغض به یغما برده

یک بغل حرف، ولی محض نگفتن دارم !

                                                           جواد نوروزی


پی نوشت :

آخر یه شب این گریه ها سوء چشامو میبره


عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره...