سیــــــــزده
سیــــــــزده

سیــــــــزده

مداد و پاک کن

از اول ابتداییم چیزای زیادی یادم نیس ولی دوم ابتداییم رو از همون روز اول سر صف یادمه
وسطای سال خیلی خیلی دوست داشتم با خودکار بنویسم
یادمه معلممون میگفت یکم دیگه تحمل کنین از سال سوم و ما هم میگفتیم چشم
یادمه سوم ابتدایی معلممون آقای رضایی بود
خیلی اصرار کردیم که با خودکار بنویسیم و با کلی کلنجار موافقت کرد ولی یه شرط گذاشت،گفت قلم خوردگی نداشته باشه،هرجا قلم خوردگی داشت از همونجا درسو ول کنیم و دوباره شروع کنیم نوشتن
راستش اولین مشقی که بهم داد رو سعی کردم خوب بنویسم و قلم خوردگی نداشته باشم، ولی نشد و چند بار از روی یه درس نوشتم تا بالاخره بدون خط خوردگی شد روز بعدش که رفتیم مدرسه اومد سر وقت مشقامون
چنتا از بچه ها با غلط گیر قلم خوردگیارو پاک کرده بودن بعضیا با همون غلط اورده بودن مشقاشونو، یه سریا هم از وسطا دیگه ننوشته بودن
فقط دو نفر بودیم که درس رو بدون قلم خوردگی و بدون غلط نوشته بودیم و صفحات قبل اشتباهاتمون مونده بود و پاکشون نکرده بودیم
مارو برد پای تخته اول گفت تشویقمون کنن
بعد  گفت؛ ” بچه ها، روی اشتباهاتتون و روی غلطاتون رو سعی نکنین با غلط گیر پاک کنین،جاش میمونه، یا با خطی خطی کردن صفحه ی قشنگ زندگیتون رو سیاه کنین... ”
بعدش برگشت سمت ما دوتا گفت؛ ”خوشم اومد، رو اشتباهاتتون وایسادین و چند بار مشق رو نوشتین، میدونم دستتون خسته شد، میدونم اذیت شدین ولی تمومش کردین، بدون غلط، بدون اشتباه... ولی تشویق شدین، از طرف کسایی تشویق شدین که کم آوردن، خسته شدن، دنبال راه دیگه ای گشتن برای جبران اشتباهشون... 

+آقای رضایی منو یادتونه؟! من همونیم که معدل اون سالم بالای 19 شد بخاطر اون تشویق، آقای رضایی الان کل دفترمون خط خطیه، دستمون درد میکنه نمیتونیم دوباره بنویسیم، آقای رضایی اجازه؟! میشه مداد و پاک کنمون رو پسمون بدین؟! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد