الان چند ساله که تنهام الان چند ماهه که مردم
یه چن روزیه که دیگه تورو از خاطرم بردم
همیشه توی این خونه یه یادی از تو باقی هست
اگر چه خوبه اما خوب مثه شمشیر تو سینست
نبودت مثل تیغی که جا خشک کرده توی سینم
داره میکشتم آروم دارم مرگم رو میبینم
تورو از خاطرم بردم ولی نه این یه تلقینه
هنوزم بوی عطر تو، توی این خونه میشینه
الان چند ساله که تنهام الان چند ماهه که مردم
یه چن روزیه که دیگه تورو از خاطرم بردم
تو رفتی جای خالیتو دارم حس میکنم بازم
با این اوضاع آشفتم بازم هر لحظه میسازم
نبودت مثل تیغی که جا خشک کرده توی سینم
داره میکشتم آروم دارم مرگم رو می بینم
هادی کولیوند
آخرین آپ 91 : گناه من همین اشکه... کنارم باش و پاکم کن / اگه راضی به این اشکی میون
گریه خاکم کن...
رودیوار دلم غم خونه کرده
روهر گوشه ی اون هزار تا درده
با هر دردی که سر ریزه به سمتم
دلم هر لحظه در حال نبرده
برایم دعا کن!

اجابتش مهم نیست!
نیاز من به آرامشی است که بدانم تو به یاد منی...
سلاااااااااااااام
اپیدم.بدو بیا
خدایا...
تک پرم پرید...
دیگری پرپرش نکند؟...